خلاصه‌ی کتاب بلاخره این زندگی مال کیه

 «بلاخره این زندگی مال کیه؟» نمایش‌‌نامه‌ای نوشته‌ی برایان کلارک است که توسط احمد کسایی‌پور به فارسی برگردانده شده است.

نمایش‌نامه درباره‌ی استاد دانشگاه و مجسمه‌سازی است به نام کِن هَریسن که در پی یک سانحه‌ی رانندگی، برای همیشه تمام اندامش فلج می‌شود و بی‌تحرک روی تخت بیمارستان افتاده است. وضعیت جسمانی درمان ناپذیرش چنان است که تصمیم می‌گیرد بمیرد.

هریسن شش ماه پیش به بخش مراقبت‌های ویژه آورده شده، دکترها تصمیم دارن پس از اینکه وضعیتش را کاملا تثبیت کردند او را به یک بیمارستان داخلی منتقل کنند. او متوجه می‌شود دیگر هیچ امیدی به بهبودی‌اش نیست و تا ابد باید با دست و پا و بدن افلیج زندگیش را ادامه دهد، تصمیم می‌گیرد تمام عملیات درمانش قطع شود و او را آزاد بگذارند که از بیمارستان برود نتیجه‌ی این تصمیم مساوی است با مرگ وی. دکتر امرسن رییس بیمارستان مخالف این تصمیم است چرا که او را افسرده می‌داند که در نقطه‌ی مناسب تصمیم‌گیری قرار ندارد. هریسن از وکیلش می‌خواهد پی‌گیر حقانیت‌اش باشد و در نهایت با وساطت قانون حکم به خروح از بیمارستان می‌گیرد.

نمایش‌نامه حال و هوایی واقع‌بینانه و غیر احساسی دارد، که شخصیت اصلی آن با صراحت و شوخ‌طبعی به وضعیت مصیبت‌بار خودش واکنش نشان می‌دهد و با قاطعیت و نیروی استدلال از حق انتخاب خود برای مرگ دفاع می‌کند.

نویسنده پرسش بزرگی را درباره‌ی زندگی پیش می‌کشد. پرسشی که از محدوده‌ی موقعیت مشخصی که نمایش‌نامه توصیف می‌کند فراتر می‌رود: آیا من اراده‌ی آزاد دارم. _ چه کسی می‌داند که چه چیزی برای من مناسب‌تر است. _ آیا من مناسب‌ترین شخصی هستم که می‌تواند تشخیص دهد چه کاری را می‌توانم یا نمی‌توانم انجام دهم؟.

 

 

به اشتراک بگذارید
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در linkedin
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *