وقتی به تجربههای زندگیم قبل از آشنایی، با تفکر نقاد، نظر میکنم بیاختیار احساس ندامت و تاسف میکنم، که چرا از یادگیری این مهارت مهم و سرنوشتساز غفلت داشتم؟
ما در دنیای جدید، به واسطهی اینترنت و رسانهها بی وقفه در معرض سیلی از اطلاعاتی که صدق، صحت و اعتبار آنها بر ما پوشیده است، قرار داریم. هر روز در معرض مدعاهای افرادی قرار میگیریم، که انگیزهی زیادی برای تحریف واقعیتها یا دستکم ارائهی چشمانداز خاصی دارند. این ادعاها یا گفتارهای ترغیب کننده یا حتی فریبنده سعی میکنند بر رفتار و گفتار ما تاثیر بگذارند.
از طرف دیگر تفکر ما اسیر فرضیههای نادرست زیادی است. ذهن ما انباشته از معلوماتی است که فکر میکنیم درست هستند ولی در واقعیت این طور نیست. این معلومات یا کاملا غلطند یا فرضیاتی هستند که با حقیقت تطابق ندارد. گاهی تفکر ما چنان به بیراهه میرود که واقعیتی مستقل از جهان بیرون خلق میکنیم یا در باورهای دیگران غرق میشویم. بنابراین اگر به صورتی آگاهانه در روند تفکر دخالت نکنیم، تحت تاثیر بازیهای ادراک و حافظه و انگیزهی افراد سودجو قرار میگیریم و اسیر نیازهای هیجانی و سوگیریهای خود و دیگران میشویم.
برخی تعریفهای تفکر نقاد
نظر کلاسیک رابرت انیس درمورد تفکر نقاد: تفکری معقول و تاملی، با هدف تصمیمگیری دربارهی پذیرفتن باور یا انجام کاری است.
تعریف ریچارد پل: تفکر نقاد یعنی اندیشیدن دربارهی فرایند تفکر حین فکر کردن به منظور بهبود و ارتقای تفکر.
متیو لیپمان چنین تعریف میکند: تفکر نقاد تفکری ماهرانه و مسئولانه است که به قضاوت صحیح منجر میشود زیرا بافتار رادر نظر میگیرد، مبتنی بر معیار و خود اصلاحگر است.
آخرین دیدگاهها